۱۳۹۵ فروردین ۱۱, چهارشنبه

سرزمينِ شراب‌هاي رنگ به رنگ و طعم به طعم

دلم مي‌خواست بيشتر از گرجستان و خاصّه شهر تفليس بنويسم. از زبان و خط جالبش. از مردم مذهبي، خسته و سردش. از كليساها و كافه‌ها و رستوران‌هايش. از خيابان‌هاي زيباي هميشه زنده‌اش. از غذاهاي بي‌نظيرش. از زيرگذرهاي پرمغازه هيجان‌انگيزش. از شراب‌هاي بي‌نظيرِ خوشمزه و ارزانش. از ديدني‌هاي تاريخي و طبيعت مست‌كننده‌اش. از سرما و بادهايش. از متروي در اعماق زمينِ هيجان‌انگيزش. از بازار ميوه و بازارهاي محلي‌اش. از استالين باجذبه‌اش.
از سفرم. از خنده‌هاي عميق و شادي‌هاي واقعي‌مان. از مستي‌ها و رقص‌ها و آواز خواندن‌هامان. از دوستي‌هاي جالب و جديدمان كه هنوز ازشان سيرابيم. از گشت‌ها و پياده‌روي‌هاي طولاني‌مان در دل شهر. از شب‌گردي‌هامان. از عكس‌ها و سلفي‌ها و فيگورها و خنده‌هامان. از هتل لاگژري و لوكس‌مان و اتاق‌مان در طبقه يازده با نمايي تمام عيار از تفليسِ زيبا.
از بهترين خارج‌گردي‌هايم بود.

هیچ نظری موجود نیست: