کمی پايینتر از طالقانی در ولیعصر
، درست در مركز شلوغيهاي پرهياهوي شهر، ميان زندگي پرسرعت هرروزه
، نشانهاي از خلاقيت و هنر، لحظهاي متوقفات ميكند. «رواق هنر ایران» ميخوانندش. براي دقايقي در زيبايي و آرامشاش غرق ميشوي. چرخي ميزني تا به تابلوي معرفي بنا ميرسي. نام معمار و طراحاش كمي متعجب و هيجانزدهات ميكند. ميرحسين موسوي.
سوار اتوبوس راهي ونك بودم. به عادت هميشه قبل از طالقاني چشم چرخاندم تا ببينماش. تا خبرهاي بد را فراموش كنم. تحسيناش كنم و احساس غرور كنم كه معمار
، آشناي ماست. تابلوي معرفي بنا را برداشته بودند.