۱۳۹۷ آذر ۲۹, پنجشنبه

سه نقطه

شاید از سختی های پنهان دور بودن بشود به وقتی اشاره کرد که غمی بزرگ آمده. دوست عزیزی از دست رفته و تو در اتاق ات نشستی و تمام همدردی و تسکین ات می شود چند کلمه و سه نقطه های مدام با دوستِ دور. سه نقطه هایی که معنی اش بغل ها و اشک ها و دست در دست گرفتن هاست که خودت و دیگری را تسکین دهی.
اشکم روان بود که مارتین آمد و توضیح داد کتابخانه در روزهای کریسمس باز است و رفت و من ماندم و غم، بدون بغل.

هیچ نظری موجود نیست: