تمام مسير با دختر سه، چهار سالهاش در حال حرف زدن بود. راجع به همه چيز. صبورانه و هوشمندانه سوالهاي كودك رو به سادهترين و درستترين شكل ممكن جواب ميداد. در جواب يكي از سؤالهاش، براش تفاوت چراغهاي توي بلوار رو با چراغ سر چهارراه توضيح داد. كودك بازاي هر چراغ بلوار سؤال ميكرد "اينم؟" يعني اينهم مثل قبلي با چراغ سر چهارراه فرق داره؟ و اونهم مشتاقانه و با كلي مهربوني باز براش توضيح ميداد و كنجكاوياش رو در مورد تكتك اون چراغها جواب ميداد.
دلم خواست همچين مادري باشم.
دلم خواست همچين مادري باشم.