اين پست يه حرف بود كه تو فكرم چرخ ميزد و وسواسي كه به جونم افتاد باعث شد بعد از هزار بار بالا و پايين كردن، حذفاش كنم و از اون فقط يه عنوان بمونه كه حالا هيچ ربطي هم به متناش نداره. عنواناش رو گذاشتم بمونه تا هر بار ديدماش يادم بياد دارم دچار خودسانسوري ميشم و فكري به حال خودم كنم؛ يا سر به نيستاش كنم و از شرش خلاص شم يا تعطيلاش كنم و ديگه ننويسم. بلاي خانمانسوز شده واسه دو كلمه فكر طفلكيام كه به زور خودش رو به كيبورد ميرسونه تا تو كلهام نمونه و بيات نشه.
حالا درستاش ميكنم...
حالا درستاش ميكنم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر