۱۴۰۴ تیر ۴, چهارشنبه

بهاری بود

حالا که جنگ دوازده روزه تمام شده‌ست (اینجایش کمی دلم لرزید که نکند این‌طور و آن‌طور اما فعلا در لذتِ آرام صلح غرقم.) انگار نور به چشم‌هایم برگشته. جای افتادن روی کاناپه و بالا پایین کردن این کانال خبری و آن یکی (عادت مداوم دوازده روز گذشته)، رفتیم خرید کردیم؛ کاهو، بساط مفصل سالاد و هرچه لازم بود برای پختن یک غذای ایرانی بعد از مدت‌ها، عدس‌پلو.
حالا که دارم این چند سطر را می‌نویسم، راه گلویم باز شده، می‌بینم چقدر هوای هلند خوب و دلپذیر شده و خانه را عطر برنج ایرانی برداشته، عطر شالیزار، عطر وطن.

هیچ نظری موجود نیست: