۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

رويش ناگزير جوانه

در نقطه‌اي از اين شهر زندگي مي‌كنم كه بافت سنتي و مذهبي‌اش هرگز اجازه رها كردن فريادهاي سبز فروخفته‌مان را نداده است. چند روزي‌ست كه همه ديوارها و ايستگاه‌هاي اتوبوس پر شده از نقاشي. طرح‌هايي از بستني‌‌هاي قيفي‌ سياه و سبز.

۱ نظر:

حميده گفت...

... چند وقتي است همه مان بزرگ شده ايم و ديگر بستني هاي رنگي و يخي دست فروش به مان نمي چسبد.