گفت حالا كه داريم ميريم ساختمون جديد بيشتر رعايت كنيد. منظورش رنگ مانتوها بود. منظورش ريشه موها بود كه گاهي از زير مقنعه ميزد بيرون يا ته آرايشي كه به زور ميشد پشت چشمها و روي لبها ديدش.
گفت واسه ملاقات بايد چادر سر كني.
گفت رژ لبت رو با دستمال پاك كن تا بذارم بري تو.
گفت مانتوت بالاي زانو و كوتاست.
گفت عينكت رو بذاري روي سرت گير ميدن.
گفت چاك مانتوت رو سنجاق بزن.
گفت لاك دو رنگ ناخن جريمه داره، ناخني پنج تومن.
گفت موهاتو بكن تو.
گفت دخترها اين ريختي كه ميان تو خيابون، چون جوونا (يعني پسرها) آزادي و امكانات ندارن تو دلشون فتنه به پا ميشه.
گفت زنها عامل فسادن.
گفت واسه ملاقات بايد چادر سر كني.
گفت رژ لبت رو با دستمال پاك كن تا بذارم بري تو.
گفت مانتوت بالاي زانو و كوتاست.
گفت عينكت رو بذاري روي سرت گير ميدن.
گفت چاك مانتوت رو سنجاق بزن.
گفت لاك دو رنگ ناخن جريمه داره، ناخني پنج تومن.
گفت موهاتو بكن تو.
گفت دخترها اين ريختي كه ميان تو خيابون، چون جوونا (يعني پسرها) آزادي و امكانات ندارن تو دلشون فتنه به پا ميشه.
گفت زنها عامل فسادن.
۱ نظر:
خب اين كه همه ش حرفهاي اون بود! شما چي گفتين؟
ارسال یک نظر