۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

هم‌ذات پنداري

"بر روي ديوار راهرو، پوستر رنگي بزرگي نصب شده بود كه براي چنين فضايي نامناسب مي‌نمود. تصويري عظيم، به پهناي بيش از يك متر، كه چهره مردي تقريبا چهل و پنج ساله، با سبيل‌هاي كلفت سياه‌رنگ و جذابيتي خشن را نشان مي‌داد...
در همه طبقات، روبروي آسانسور، همان پوستر با چهره بسيار عظيمش به ديوار آويحته شده بود و به آدم خيره نگاه مي‌كرد...
شرح زير تصوير چنين بود: برادر بزرگ* مراقب توست...

*برادر بزرگ اشاره به فرد يا حزب حاكم در كشورهاي ديكتاتوري دارد كه تك‌تك افراد جامعه را از هر حيث تحت نظارت و سلطه خويش دارند."
(1984-جورج اورول)


انگار از امروز و اينجا حرف مي‌زنه با عكس‌ها و پوسترهايي كه هر ده قدم ديوارها و خيابون‌هاي شهر رو پوشونده...

هیچ نظری موجود نیست: