۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

!

خانمه در حال صحبت با موبايل: من تو راهم عزيزم، تو يه ترافيك خيلي سخت گير كردم... نازنين جون، نمي‌ترسي كه؟... تا يه نقاشي قشنگ واسه خاله بكشي زودي مي‌رسم...
خانمه بعد از قطع كردن تلفن به قدم زدن و نگاه كردن مغازه‌ها و گپ زدن با دوست پسرش ادامه داد...

هیچ نظری موجود نیست: