وقتي درست بعد از اينكه با هزار ذوق و شوق اتفاق هيجانانگيز اون روزش رو براش تعريف كرد، شنيد كه "اونقدر گرسنهست كه ميتونه يه گاو رو بخوره"، تصميم خودش رو گرفت!
بهش خيانت كرد! به همين سادگي، به همين تلخمزگي!
پ.ن: اگر دين نداريد لااقل تظاهر كنيد كه گوشهاي خوبي هستيد!
بهش خيانت كرد! به همين سادگي، به همين تلخمزگي!
پ.ن: اگر دين نداريد لااقل تظاهر كنيد كه گوشهاي خوبي هستيد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر